زنبورداری صنعتی، زنبورداری سنتی:

ساخت وبلاگ

تا بحال در مورد مباحث مختلفی توی زنبورداری در کشور صحبت شده، تکنیک ها، بیماری ها، فرآوری محصولات و غیره اما تا وقتی با یک نقشه ی راه و دورنمای کلی به این مباحث پرداخته نشه، تلاش ها سازمان نیافته و کم اثر خواهند بود. سنگ بنای یک حرکت جامع و پایدار رو باید با تعاریف و چهارچوب های صحیح پی ریزی کرد و مسیر دستیابی به هدف رو هموار کرد. برای توضیح اول به تعریف صنعت و سنت می پردازم، بعد از آن به تفاوت ها و نقاط فصل این دو و در پایان هم به تعدادی مثال و بعضی از مصادیق این تعاریف در مقوله ی پرورش زنبورعسل در حد بضاعت شخصی اشاره می کنم. تعاریف بسیاری برای تولید صنعتی و تولید سنتی ارائه شده اما دو تعریف جامعیت بیشتری داشته.

تولید صنعتی: تولید یکسری محصولات فرآوری شده (پردازش شده) بر اساس روش ها و فرآیندهای استاندارد و مدون با هدف بهینه سازی منابع و حداکثر سازی سود.

تولید سنتی: تولید محصولات بر اساس تجربه ی فردی یا جمعی با بکارگیری قواعد سرانگشتی بدون توجه به بازده مورد انتظار.

مهمترین تفاوت روش های سنتی و صنعتی، بین آزمون و خطا کردن در مقابل علمی عمل کردن، همچنین بین انجام کار با صرف زمان و هزینه و منابع زیاد در برابر انجام همان کار در زمان و هزینه و مصرف بهینه ی منابع است. به صورت کلی در صنعت حرکت به سمت استاندارد کردن فعالیت ها و تخصصی شدن می رویم در حالی که در سنت هر کسی بر اساس تجربه ی خود عمل می کند. شاید بتوان صنعت و سنت را به گرما (صنعت) و سرما (سنت) تشبیه کرد. در واقع هر جا که گرما نباشد سرد است و هر کدام از مولفه های صنعت غایب بود در واقع به سمت تولید سنتی حرکت کرده ایم. از مصادیق و مثال های زنبورداری سنتی در برابر زنبورداری صنعتی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- تولید عسل بصورت انفرادی با روش های تجربی در برابر تولید فرآورده های زنبورعسل (عسل، گرده، بره موم، زهر و ...)، پرورش ملکه، گرده افشانی و دیگر فعالیت های تخصصی مرتبط با پرورش زنبورعسل. برای مثال آقای ریچارد ایدی (Richard Adee) از بزرگترین زنبورداران جهانه و فعالیت تخصصی خودش رو بر پایه ی گرده افشانی باغات و محصولات زراعی پنج ایالت در آمریکا گذاشته. نکته ی جالب اینه که ایشون 80000 (درست خوندین، چهار تا صفر داره!) کلنی رومدیریت می کنه اما دست به هر کار مرتبط با زنبورداری نزده، در درجه ی اول گرده افشانی و در درجه دوم تولید عسل رو توی برنامه ی کاری مجموعه ای که داره گنجونده.

2- زنبوربانی در برابر زنبورداری و مدیریت زنبورستان، بعضی زنبوردارا فقط توی زنبورستانشون چادر می زنن و انتظار عملکرد های مطلوب و بالا از کلنی های خودشون دارن. در حالی که اگر بخوایم محصول خوبی برداشت کنیم باید همه ی مولفه های تولید رو در کنارهم قرار بدیم تا نتیجه ی دلخواهمون حاصل بشه. می پرسید مولفه ها چیه؟ باید بگم انتخاب زمینه ی کاری درست، انتخاب صحرای خوب، استفاده از نژاد مناسب منطقه، بهره گیری از تکنیک های به روز و علمی در مدیریت جمعیت کلنی ها، درمان و پیشگیری از بروز بیماری ها و خیلی چیزای دیگه جزو مولفه های اصلی مدیریت زنبورستان هستن.

3- زنبورداری سبدی در برابر زنبورداری پیشرفته منطبق بر رفتار و زیست شناسی زنبورعسل و نیازهای بازار مصرف.

4- سلیقه ای بودن روش ها در برابر روش های استاندارد و تکرار پذیر. یه مثال بزنم، دو زنبوردار داریم و هر دو تعداد 50 کلنی یکسان رو مدیریت می کنن، اولی بدون دست زدن به ترکیب کلنی ها بهشون موم میده و کم کم برای عسل آماده شون می کنه، زنبوردار دومی کندوها رو در اولین فرصت یکسان سازی می کنه، بعد از اون که کندوها به هشت یا ده قاب رسیدن ازشون بچه میگیره، ملکه ها رو عوض می کنه یا روش دیماری رو استفاده می کنه و منتظرعسل میشه. خب زنبوردار اول زمان بازدید با 50 سناریوی مختلف مواجهه، در واقع 50 قصه ی متفاوت، یکی ملکه نداره، یکی 10 قابه، یکی شاخون زده، یکی 2 قابه و ...، اما در مورد زنبوردار دوم هم همینطوره؟ زنبوردار دوم دست کم 45 کندوش توی یک شرایط سیر می کنن و کارشون رو با هم انجام میده و وقتی وارد زنبورستان میشه یک نسخه برای همه ی کندوها می پیچه (دیماری، طبق، تعویض ملکه و ...)، اون 5 کندو هم ارزشش رو نداره تا بخواد وقتش رو سرشون بزاره، در نتیجه کلی وقت اضافه میاره و اون وقت رو میزاره برای بهگزینی یا مدیریت کندوهای بیشتر و ...

البته تولید سنتی یا بطور کلی عنوان "سنتی" میتونه یک نقطه ی قوت باشه، مثلا عده ای از مشترهای عسل، جویای عسل های تولیدی توی کندوهای سبدی هستند. بعضی از تولیدکنندگان با تغییر در ساختار کندوی سبدی و ساخت کندوی سبدی با قاب های متحرک توانسته اند عسلی با مشخصات عسل تولیدی در کندوهای سبدی تولید کنند که بازده بالاتری نسبت به کندوهای سبدی داشته و می توان مدیریت دقیق تری را بر آن اعمال کرد بدون اینکه به برند "سبدی" خدشه ای وارد شود. یکسری هم اومدن و قاب های هلالی ساختن و اون رو به زنبور میدن، تا زنبورها موم طبیعی به شکل کندوهای سبدی ببافن و در واقع عسل سبدی تولید بکنن.

در پایان هم از آقای دکتر سعید نیری از بابت اطلاعات ارزشمندی که برای نوشتن این مطلب به من دادن نهایت تشکر و قدردانی رو دارم.

زنبورستان...
ما را در سایت زنبورستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanboorestano بازدید : 100 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 21:27